همنشین دل

ای همنشین من در این دنیا،تو تمام غم های مرا بخاطر بسپار وهمیشه در اندیشه ات نگهدار و به تاریخ بگو که عده ای همیشه بدنبال حقندونخواهند گذاشت که مستکبران بر مسثضعفان وپابرهنگان حکومت کنند.

فاطمیه

دوشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۱۰:۵۰ ق.ظ
دوباره یادم می آید که مردی زانو هایش لرزید مردی که در همه جنگ ها زانوانش او را تحمل کرد اما همان مرد تنها میان مسجد و منزل چندین بار به زمین خورد.

باز دوباره یادم آمد از خود بپرسم مادر دست فرزند را گرفت یا فرزند دست مادر را گرفت. از خود بپرسم مگر چند سالش بود . مگر چند وقت بود که عزادار پدرش بود.چرا جای گل آتش آوردند چرا با طناب میکشند مردی را، مگر کسی نیست که مقابلش بایستد .یادم آمد که تنها فقط وفقط ۵ و۶ نفر او را یاری کردند . به خود گفتم پس چرا نمی آید منتقم . گفت او هم مثل آن مرد مظلوم است وتنها .

یادم آمد مادر از کسی کمک خواست از چه کسی ؟!!!

پس چرا نمی آید ؟؟؟!


مردی رفت دربی برای خانه اش بخرد از او پرسیدند چرا میخواهی درب برای خانه ات بخری گفت درب خانه ام را سوزاندند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۲/۰۴
حامد برزگر

نظرات  (۱)

سلام خوشحالم از اینکه برگشتین
خواهش میکنم زود به زود مطلب بذارین

[گل

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی