ایران سرزمینی ممتاز و با رتبه بالا ازنظر غنای گیاهی و تنوع زیستی و دارای ۱۱ اقلیم از ۱۳ اقلیم شناختهشده جهانی است. بر این اساس اهمیت سرمایهگذاری در حوزه گیاهان دارویی و طب سنتی در ایران ازلحاظ اقتصادی روشن خواهد بود. در قانون برنامه توسعه پنجم[1] و سیاستهای کلی سلامت[2] نیز بر اهمیت این موضوع تأکید شده است بنابراین انتظار میرود مسئولین حوزه بهداشت و درمان در راستای احیای طب سنتی بیشازپیش اهتمام ورزند
دولت یازدهم در اولین اقدام، در حوزه طب سنتی مصوبه " اجازه ایجاد معاونت طب سنتی" را در دی ماه سال 92 ملغی نمود. و پس از حذف این مصوبه در اسفندماه، در ادامه مخالفتهای دولت یازدهم با تصمیمات دولت قبل، جهانگیری معاون اول رئیس جمهور، مصوبه تأسیس دانشگاه طب سنتی ایرانی- اسلامی را لغو نمود. پس از گذشت 2 و سال نیم از لغو مصوبه "ایجاد معاونت طب سنتی" وزیر بهداشت تصمیم هیات دولت را در اردیبهشت 95 اجرایی نمود و در اقدامی عجیب معاونت اجتماعی وزارت بهداشت را تأسیس و معاونت طب سنتی را به سطح اداره کل تنزل داد. مجموعهی این اقدامات گمانهزنی محققین و پژوهشگران طب سنتی مبنی بر عدم اعتقاد دولت به طب سنتی را تقویت مینمود.
اما در هفته اخیر وزارت بهداشت در سالروز تصویب "سند ملی گیاهان دارویی و طب سنتی" همایشی را با عنوان آیین ادغام و ورود خدمات تائید شده طب سنتی ایرانی در نظام مراقبتهای اولیه برگزار کرد. در این همایش، وزیر بهداشت از برخورد سفت و سخت با عطاری ها گلایه نمود و از لزوم سامان دادن به عطاریها که بهنوعی داروخانههای گیاهی هستند سخن گفت. در همان روز دیناروند، رئیس سازمان غذا و دارو در همایشی از راه اندازی داروخانه های گیاهی خبر داد و قول داد که بهگونهای عمل کند که داروسازان ضرر نبینند. 27 تیرماه، فردای همایش وزارت بهداشت، سازمان غذا و دارو آیین نامه داروخانه های گیاهی را ابلاغ نمود و این در حالی بود که تنها داروسازان طبق آییننامه میتوانند این داروخانهها را راهاندازی نمایند و اداره کنند. بهواسطه چنین تصمیمی، ذهنیت محدود ساختن طب سنتی به طب مکمل به ذهن متبادر میشود و نگرانیها پیرامون ادغام طب سنتی در طب نوین نیز افزایش خواهد یافت. چرا که وزیر بهداشت نیز از گنجاندن واحد درسی طب سنتی در دوره آموزش طب عمومی اظهار امیدواری کرده بودند و این اقدام را باعث ارتقا کیفیت خدمترسانی بهورزان و پزشکان عنوان کردند. اما اقدامات ذکرشده گرچه در ظاهر احیا، توجه و ساماندهی طب سنتی به نظر میآید اما در باطن به نظر میرسد این راه و مسیر، کجراههای است در راستای تأمین منافع پزشکانی که در وزارت بهداشت خدمت میکنند. برای احیا طب سنتی و داروهای گیاهی نیاز به ساماندهی و استانداردسازی میباشد اما نه در چارچوب و قواعد طب نوین، بلکه احیا به کمک قلبهای خونرسانی که دهها سال بدون پشتوانه تلاش کردند.