معرفت دینی
شاید
شما هم دیدید افرادی رو که خیلی دو آتیشه طرفدار اسلام و نظام هستند و بعد از مدتی
به اصطلاح چپ میکنند.
تاریخ
اسلام و همینطور تاریخ انقلاب ما هم کم از این دست آدم ها به خودش ندیده.
برای
خودم جالب بود که بدونم چرا این اتفاق میفته و نکنه یک وقت این قضیه برای خود ما
هم پیش بیاد!با
یکی از رفقا درباره این موضوع که صحبت میکردیم، وجه غالب و مشترک این افراد رو در نداشتن
پشتوانه معرفتی و مبنای تئوریک متقن دیدیدم. خیلی از این افراد از روی احساسات
و به خاطر پیروی از اکثریت و... در این فضاها قرار میگیرند و پس از مدتی هم سرد
میشوند. القصه اینکه، رفقا! بنظرم روی مباحث نظری باید خوب کار کنیم و اینها رو در همین
ایام دانشجویی متقن و مستحکم بچینیم.
برام
جالب بود که حضرت آقا هم اتفاقاً چند جا به این قضیه اشاره کردند، باهم بخونیم:
انس با قرآن و تدبر در قرآن، همچنین تدبر در ادعیهى مأثورهاى که
اعتبار دارد - مثل صحیفهى سجادیه و بسیارى از دعاها - در تعمیق معرفت دینى خیلى
نقش دارد. تعمیق معرفت دینى خیلى مهم است. یک وقت یک کسى همینطور روى
احساسات، در نماز جماعت هم ممکن است شرکت کند، در اعتکاف هم شرکت کند، در مجلس
عزاى حسینى هم شرکت کند، در فلان تظاهرات دینى هم شرکت کند، اما این معرفت در عمق
جان او وجود نداشته باشد؛ لذا سر یک پیچى، سر یک دستاندازى، یکهو مىبینید که از
جا در میرود؛ این به خاطر این است. ما نظائرش را زیاد دیدیم. توى همین مجموعههاى
انقلاب، اوائل انقلاب کسانى بودند که از ماها که ریش داشتیم و عمامه داشتیم و
اینها، به نظر میرسید که اینها متدینتر و مقیدتر و پابندتر و نسبت به دین متعصبترند؛
بعد یک وقت - همان طورى که عرض کردم - یک دستاندازى پیش آمد، یکهو دیدیم تایرش در
رفت! خوب، پیداست که چفت و بست محکمى نداشته.
(بیانات در دیدار وزیر علوم و استادان دانشگاه تهران1388/11/13)
یکى از کارهاى مهم شما جوانان عزیز این است که مبانى نظرى انقلاب را عمیقاً بشناسید. ما کسانى را دیدیم که با احساسات وارد این میدان شدند، بدون تکیهگاه نظرىِ مستحکم؛ با یک تندباد سرنگون شدند، راهشان عوض شد. آن کسانى میتوانند در این حرکت و در این مسیر محکم بایستند که شناخت عمیقى از مبانى نظرى انقلاب داشته باشند. بعد، تجربه انقلاب را، یعنى عینیت این نظریه را در طول این سالها بدانید؛ تاریخ انقلاب را بدانید. (6 خرداد 1392)