چادر از جنس پوشش یا از جنس زینت ؟!!
چهارشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۲، ۰۸:۰۸ ب.ظ
در یکی از همین روز های پایان سال خدا توفیق داد مثل بعضی از مردم به زیارت بازار برویم آن هم از نوع بازار خان. از روی سنگ فرش هایی رد میشوم که تازه به زمین چسبیده اند شاید هنوز تاول دست معمارش برطرف نگشته باشد.از کنار مغازه هایی که عبور میکنم که انسان را به یاد زوج های جوان می اندازد و خرج های چند ده میلیونی!!! و گاها شاید خانواری باشد در همسایگی نداشته باشد نانی برای ظهرش . از این مغازه هایی که گاهی ازدواج را به تاخیر می اندازد به صورت گذرا رد می شدم که مردی با تلفن حرف می زد و می گفت : "هرچی قر است زیر چادر است " " هنوز قربون دخترهای مانتویی" ، شاید راست بگوید اعتنایی نمی کنم . دکان های مختلف ، ترمه های رنگارنگی که شاید ارز آور برای کشور باشند.سه چهارتا مغازه رفتم با خودم کلنجار رفتم .اما نپسندیدم. کم کم به خودم می گویم عجب سلیقه بی همتایی دارم که طراح برایم فکری نکرده !!! نچ ، نچ . می بینم که سلیقه من بی همتا نیست سلیقه بچه هایی از جنس من هست که مظلوم واقع شدند و باید برای شلواری از اول بازار و به قول یزدی ها تا تگ بازار بروم تا شاید یکی شان خوشم بیاید.حسرتش شاید جانسوز باشد که تمدن اسلامی سبک پوشش ندارد و طرحمان سبک اسلامی ندارد.
از بالا بازار، نور آفتاب از سوراخ های سقف موجب روشنایی آن میشود . پیرمردی ایستاده و کاسه ای بدستش هست و شلواری که کمربندش ریسمانی است که فرغون را به بالای ساختمان می کشند چه می خواهد از مردم .... چند قدم بعد مغازه چادر فروشی ایستاده بودم .خانمی با حجاب گفت این چادر های ساده قدیمی شده است دستش را گذاشت روی چادر های نازک و گل دار و گفت اینها الان مد هست اینها را بخرید.ما هم که شبش کتاب "تمدن برتر" خوانده بودیم یاد کردیم از استاد شهید مطهری که گفته بود ما ایرانی زود از بیگانگان چیزهایی را می پذیریم و به اصطلاح استسماع می شویم .فروشنده که پیرمردی با محاسن سفید بود گفت هرچه خودشان می خواهند بخرند چرا .... از پیرمرد ظاهر مذهبی هم بگذریم .چند قدم آنطرف تر ، برخلاف شهرهای بزرگ که بازارش لوکس هست و ساختمان ها آنچنانی .مغازه ای بود که اگر زلزله 3 ریشتری می آمد فرو می ریخت . داخل شدیم ، صاحب مغازه جوان و در چهره ظاهر کمی تا حدودی هم تیپ خودمان .خانمی چادری وارد مغازه شد و از شلوار پرسید . فروشنده گفت شلوار غواصی داریم اونجاست زیاد هم می برند اینها هم هست کشی هست .... اینجا هم ما را بدون فکر نگذاشت . قسمت شد از این مغازه خرید کردیم . فروشنده در پایان گفت مبارکتون باشه عیدتون هم فاطمی . یه مفاتیح هم گیرمون اومد از دستش ؟!!
دیگر ظهر بود کمی هم گرم و خسته !!! خداییش می جسبید قدم زنان بستنی بخوریم اما چه کنیم که فرستاده ی راستینش گفت خوردن در ملا عام پستی می آورد.
استسماع : به حالتی از خرگوش گویند که وقتی شیر چشمش را در چشم خرگوش بیندازد این حالت پیش می اید و خرگوش به جای فرار ٰ به سمت شیر می رود.
از دولت و تیمش فعلا چیزی نمی گویمٰ؛ از نفاق می ترسم .
ان شاء الله که دوستان سال خوبی داشته باشند.
تنها چیزی که توجه من رو تو پیام امشب رئیس جمهور و حضرت اقا جلب کرد.صندلی پشت سر آقا و مبل پشت سر رئیس جمهور بود.
۹۲/۱۲/۲۸
حرم حق است
کربلا!
ما می آییم تا بر خاک تو بوسه زنیم
ان شاالله به شرط لیاقت سال نو در حرم امام حسین (ع) دعاگویتان هستم