جایزه اسکار یا اصغر فرهادی

تو ذهن خودتون بی زحمت تصور کنید، تیم ملی ایران ، ملی اون رو با تاکید بخونید ، پر از بازیکنای برزیلی بشه و حتی نحوه صحبت کردنشون و مصاحبه کردنشون برزیلی باشه و تمریناتشون هم تو برزیل باشه و حتی پیراهن زرد بپوشن ولی فقط اسم ایران روش باشه ، تازه هزینه های تیم رو هم ایران پرداخت نکنه ؟!! حالا فرض کنید همین تیم بشه قهرمان جهان ، به نظرتون چقدر من ایرانی خوشحال میشم !!

حالا فکر کنید فیلم "گذشته" از اصغر فرهادی ، تو یه کشور خارجی با بازیگر خارجی و با فرهنگ کاملا متفاوت با ایران و حتی با زبان خارجی ساخته شده و این فیلم رو به نماینده از ایران فرستادند اسکار، تا جایزه بگیره ، بعد از مسئولش می پرسن ،چرا میگه ، چون می خواستیم جایزه بگیریم!!!

تو این فضا قطعا باید تو مناظره ها باید بگیم از هنرمندان باید حمایت بشه و قص علی هذا ...

---

قابل توجه جوانان بیکار و مستعد : اکبر ترکان 7 سمت رسمی داره و 7 حکم ...، میدونید که تو این فضا چقدر جوانان و استعداد های ایرانی پرورش پیدا می کنن و باعث میشه سال های بعد جوانان "پرتجربه" ما سکان هدایت کشور رو تو دست بگیرند !!!

---

فقط همین رو بگم در مورد سفر پر از دستاورد : اوباما در دیدارش با نتانیاهو گفته هنوز گزینه ها روی میزه ، و مذاکره از نتایج تحریم ها بود !!!

هی ما میگیم عزت ، اینا میگن ما  حواسمون به عزت هست ، برند انقلابی بودن رو از دست دادیم ، هیچی هم گیرمون نیومد و حتی حرفاشون هم تغییر نکرد چه برسه به عمل !!! اینه نتایج دیپلماسی ...

مکالمه در ازای آب نبات!!؟

پس از سفر رئیس جمهور به نیویورک ، رسانه های جهان به بحث پر حاشیه ی این سفر یعنی مکالمه تلفنی روحانی با اوباما می پردازند.لذا پس از این سفر نکاتی که مد نظرم هست را بیان می کنم.

1- سخنرانی دکتر روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل ، به عنوان سخنرانی که از حقوق هسته ای ایران دفاع کرد در مجموع خوب بود و می توان با اندکی اغماض کل سخنرانی ایشان در مواردی چون تحریم ها شهدای هسته ای را مصداق نرمش قهرمانانه خواند ، اگرچه صحبت های ایشان در برخی از مصاحبه ها در مورد رابطه با آمریکا و مسئله هولوکاست به واقع نشانگر اعتراض انقلابی نبود .

2- تاکنون آنچه پیش بینی می شد هدف آمریکا از مذاکره ، آنچه در مذاکره مطرح می شود نیست بلکه خود مذاکره است ،چنانچه هدف یزید نیز از گرفتن بیعت از امام حسین ،تایید حکومتش بود و الا نیازی به گرفتن بیعت از امام حسین نبود، به نظر می رسد اوباما و دولت امریکا با استفاده از مکالمه تلفنی برند مقاومت سی وسه ساله ایران مستحکمی، که در برابر خواسته های مستکبرین می ایستد تمام شده می دانند و براحتی هرچه تمام تر می توانند به کشورهایی که از قصد الگوگیری از ایران دارند این درس را بدهد که استاد تمام شما، با ما ،سر یک میز نشست.

3- البته این نکته را باید همیشه غنیمت شمرد که بعد از این، در هیچ مناظره ای و هیچ گفت گویی راه حل مشکلات اقتصادی وداخلی را دم کدخدا دیدن نمی دانندو قطعا می دانند که کدخدا منافع و اصول خود را در نظر خواهد گرفت و حتی پس از مذاکره هم مشورت با اسرائیل را عنوان خواهد کرد.

4- آنچه شاید در آینده ره آورد سفر نیویورک را این چنین عنوان کرد : اگر امریکا سعی در وانمود کردن ماهیت  صلح طلبانه ای دارد ، ایران نیز خواستار صلح هست و هیچ وقت با جنگ موافق نیست .

5- اما  سوال اینجاست آیا حال که آمریکا با ایران مکالمه داشت در فکر مردم ایران چه ذهنیت در مورد این دولت خواهد داشت ؟!! آیا هنوز ذهنیت شیطان بودن هنوز باقیست یا خیر ؟!!  این می تواند در به ضعف کشیدن بنیانی ترین اصول حکومت ایران یعنی، پشتوانه مردمی ، موفقیت محسوب شود؟

6- هر چند آمریکایی ها همیشه مدعی احترام به حقوق هسته ای  ایران هستند اما هنوز کلماتی چون شفاف سازی ، و ... که پیکان اتهام را به سمت ایران نشانه می رود در سخنانشان موج می زند و این کلمات نشان از این است که تنها در ادبیات تغییر کرده اند نه در عمل ! همچنان که  صداقت شان را نیز در قضیه تماس با رئیس جمهور به خوبی نشان داده اند.

---

در یک کلام : جنگ ، جنگ حق و باطل است . آنها به دنبال جهان تک قطبی اند و ما بدنبال جهان سراسر عدالتیم برای رسیدن سعادت انسانی.

عکس گرفتن با اولاند ، قیمت دلار را پایین نمی آورد درونی سازی قیمت دلار را پایین می آورد.

در ضمن در مورد هدیه آمریکا ، مثل این می مونه من برم دزدی ، بعد چند سال یکی از اقلامی که دزدیدم رو به صاحبش بر گردونم.

---

حرم امن الهی

تو همین روز ها طیاره هایی که از زمین فرودگاه خودشون رو می کنن و به آسمان میرن ، مقصدشون عربستان سعودی هست ، عربستان سعودی که خودش رو مدعی خادم الحرمین می نامه !؟!

بر عکس وقتی طیاره ای در عربستان به زمین می شینه ، دل های مسافرین از زمین کنده میشه !

از همه ی اینها که بگذری وقتی از درب های مسجد الحرام وارد میشی و شروع می کنی به طواف ، می فهمی که تنها جایی که یک میتینگ سیاسی اجتماعی فرهنگی هست ، همین جاست ، و تو این میتینگ  که اگر همه دولت ها می خواستند این کار رو بکنند ، خیلی کار براشون سخت بود ، خدا براحتی ، تمام مسلمانان جهان رو تو یک روز ، یک جا جمع می کنه ،

این دین اسلام هست و نشان دهنده مجمع جهانی تشکیلاتی  مسلمانان !؟؟

---

احتمالا دوستان بپرسن چقدر بی ربط به حادثه های روز می نویسم ، آقای دکتر روحانی رفتن نیویورک و من دارم در مورد حرم امن می نویسم .

فقط یک جمله بگویم ، اختلافات ما با آمریکا و سایر کشور ها سر جمهوری اسلامی هست نه سر انرژی هسته ای و سایر مسائل جزئی ، اگر ایران تبدیل بشه به عربستان ، مطمئن باشیم ، آمریکا کلی هم به مون احترام خواهد گذاشت ، اونجا اسلام هست و اینجا هم اسلام هست اما فرق اون اسلام با این اسلام چیه دیگه بحث ویژه ای رو می طلبه !

اما اینکه آقای اوباما از نرمش قهرمانانه استفاده کرد یه جورایی فهمیدم اوباما هم حرف های رهبر رو به خوبی گوش داده !

اوباما تو صحبتش دست همکاری رو باز کرد !اما گفت اختلافات به همین سادگی حل نمیشه و همچنین سر مسئله اسرائیل گفت که کوتاه نمی آییم ، به طور کلی یعنی لبخندی رو نشون داد ، اما سر اصول خودش ایستاد .

باورم نمیشه ...!

آمدم ای شاه پناهم بده / خط امانی ز گناهم بده

ای حرمت ملجأ درماندگان / دور مران از دَر و راهم بده

لایق وصل تو که من نیستم / إذن به یک لحظه نگاهم بده

لشگر شیطان به کمین من است / بی کسم ای شاه پناهم بده

در شب اول که به قبرم نهند / نور بدان شام سیاهم بده

رضا جان

---

اگر خدا بخواد راهی هستم .

به قول یکی از دوستان میوه پلاسیده و پوسیده ته صندوق رو ، به چه خریدار غنی ...

بانو حضرت معصومه

مرغ دلم راهی قم می شود

در حرم امن تو گم می شود

عمه سادات ، سلام علیک 

روح عبادات ، سلام علیک

اینجا پایتخت دنیا است

روزهای سال 92 یکی یکی در حال گذر است . یک ماهی می شود که دولت اعتدالی آمده ، قرار است به او کمک کنیم .خوشبینانه به کارهایش می نگریم .در همین چند هزار کیلومتری ما ، مسجدی است به نام بیت المقدس .بر سر آن دعواست . نمی دانم این دعوا می شود نامش را گذاشت جنگ صلیبی یا نه ؟!! هرچه در ذهن خودم فکر می کنم در جنگ صلیبی یک طرف یک دین و طرف دیگر یک دین دیگر.اما بر سر این مسجد همچین دعوایی نیست.

کشوری است به نام ایالت متحده آمریکا ، تازگی ها ادعای جنگ کرده البته قرار بود بجنگد اما نشد .در این دنیا ، در این کره خاکی با این همه ادعا یک سازمانی نیست که بگوید کجا باید جنگ بشود ،کجا جنگ نشود  یاد اسکندر می افتم به هر کجا می خواست حمله می کرد در این زمانه که مثلا پیشرفت کردیم و عصر ماشینی هم هست همان اتفاقات می افتد . از بحثم دور نشوم ، از کوچکی به من یاد داده اند بگو مرگ بر او -مرگ بر آمریکا -فکر می کنم در درون خودم جنگی است جنگ میان وجدان و نفس.حتما اویی که در کشورش هست همان فرانسوی یا همان جرمنی ، همین جنگ در وجودش هست آخر هرچه باشد انسان است . همین انسان اگر پیرو وجدانش باشد بر حق است ، اگر پیرو نفسش باشد باطل است ، پس تا آخر جهان حق و باطلی وجود خواهد داشت ، یا باطلیم یا حق .

در همین چند قدمی من ، افرادی هستند گاهی هدفشان فقط ذرس خواندن است ، گاهی هدفشان فقط نماز خواندن است ، گاهی هم به فکر آمار وبلاگ ! خلاصه به فکر منافعش . اما آیا این همه منافع خوب است : رئیس کارخانه می شوی به فکر منافع هستی تا سود بیشتری کسب کنی ، مدیر ! مغازه می شوی می خواهی پول بیشتری گیرت بیاید اما حق و باطل کجا رفت گم شد ، گم کردیم .

آیا مسئولیت داریم اگر مسئولیت داریم نسبت به چه کسی آیا اگر در اجتماعی به وسعت کره خاکی هستیم نسبت به چه کسی مسئولیت داریم نسبت به همه زمین ؟!! یا اصلا مسئولیتی نداریم چون همانند درختی هستیم در باغ که اگر درختی را در کنارش قطع کنند برایمان تفاوتی نمی کند .

پس اینکه در قرآن می گوید لتکونوا امه وسطا به چه معنی است ، چرا نگفته تو (فرد) وسط باش چرا اسم از امت آورده ، در این روزها باید به وسعت جهان فکر کنی ، مسئولیت من وتو به وسعت جهان چیست ؟!! مهدی ، موعود است یعنی وعده داده شده است به چه وعده داده شده ؟!!

زمانی که مستضعفان ...

---

خلاصه مطلب این است نگاه فردی ، نگاه کشوری ، نگاه جهانی ، هرکسی باید داشته باشد.تا او بیاید.

معمای امام جماعت

تو ذهن خودتون فرض کنید ، میدونم خیلی سخته ، ولی فرض کنید دو تا روحانی تو یه مسجد هستند و شرف حضور پیدا کردند ، حالا خیلی اتفاقی هم این دوتا ، تو یک مسجد هستند ، حالا یه فرض دیگه ای هم بهش اضافه کنید ، یکیشون دزد بوده ، الان نه ، یه چهار سال پیش دزدی کرده ، الان فهمیده اشتباه کرده ، بنده خدا توبه کرده و الان دیگه مردم هم اعتمادشون رفته بالا و بهش اعتماد می کنن.

اما حالا یه سوال سخت برا این مردم پیش اومده ، این سوال سخت ریاضی این هست ،  از بین این دوتا روحانی کدومشون رو بذارن امام جماعت ، اونی که دزدی نکرده ، یا اونی که دزدی کرده !؟؟

البته  بعضی ها میگن مشخص نیست این طرف دزدی کرده یا نه!!! عده ای هم میگن دزدی کرده و چون توبه کرده ، میذاریمش امام جماعت ، و دلیلشون هم این هست که این نماز  رو بهتر می خونه و خوش صدا تر هست .

خب جواب سوال رو خودتون بدید!!؟

---

اما در نزدیکی همین مسجد یه مسجد دیگه ای هست ، امام جماعت نداره ، و صد البته این مسجد وضعیتش و به قول معروف قوانینش فرق میکنه ، امام جماعتش رو فرض کنید سازمان تبلیغات اسلامی ، یا اداره اوقاف معرفی میکنه شباهت این دو موسسه این هست که هر دو دولتی به حساب میاند،امام جماعتی که این دو موسسه(که دیگه حوصله ام نمیشه اسمشون رو بنویسم) معرفی می کنند ، از قضا دزد هست از نوع همون دزد مسجد قبلی ، این مسجد ،  سطح بصیرت هیات امناَش بالا بود و این امام جماعت رو رد کردند و نذاشتند نماز بخونه ، این دوتا موسسه دوباره یه امام جماعت دیگه ای رو معرفی کردند که نوع دزدیش عین همون قبلی بود و حتی باهم همکاری می کردند ، اینجا هیات امنا  تعجب کردند، پیش خودشون می گفتند ، این موسسه ها نمی فهمن ما چی میگیم یا می خوان حرف خودشون رو به کرسی بنشونند ، فعلا هیات امنا در حال تفکرند، دقیقا عین ایکیو سان ، نق ،نق ، نق ...

---

دزدی میتونه گرفتن امنیت و بردن آبرو در سطح جهانی باشه .

منظور نگارنده از موسسه های ذکر شده ، واقعی نیست.

---

اگرچه پس از بیانات حضرت اقا در شهر بجنورد یک سری از افرادو گروه ها  اعم از کانون ها ، مساجد ، تشکل ها و حتی صداو سیما به موضوع سبک زندگی پرداختند اما متاسفانه جلوه بیرونی و قابل لمسی در جامعه ما از تغییر سبک زندگی مشاهده نمی شود ، به نظر می رسد یکی از دلایل این اتفاق ، نگاه سطحی به موضوع و متاسفانه نداشتن نگاه علی و معلولی به موضوع سبک زندگی است ، برای مثال در صداو سیما برنامه هایی که در آنها سخنران در مورد سبک زندگی صحبت کند و همچنین به بیان روایات بپردازد بسیار قابل مشاهده است،اما سوال اینجاست ، مگر قبل از بیانات حضرت آقا ، چنین روایاتی بیان نمی شد ؟!! یا اینکه مردم ما این روایات را نمی دانستند ؟!! اما در پس این ماجرای پخش سخنرانی ها ،  که از نظر نگارنده ساده ترین کار در صداوسیما  است ،  تبلیغاتی است که خانه ها و خانواده هایی را نمایش می دهد که در آن اصلا و ابدا به سبک زندگی توجه نشده و در جهت سبک زندگی غربی  تبلیغ می کند. که آن سخنرانی کجا و این تبلیغات کجا ؟ برای مثال تبلیغات شامپو ها و کرم حلزون که البته  از این نمونه ها فراوانند.البته آنچه که در نوع تبلیغات صداوسیما آشکار است شبیه بودن و الگو گرفتن نوع تبلیغ از ماهواره است ، که متاسفانه ،از این نگرش مدیران صداوسیما که مردم باید بجای ماهواره ، تلویزیون مشاهده کنند ، ناشی می شود . در باب نقد این نگرش کافیست که بگوییم ، چندی بعد ، بسیاری از حزب الهی ها تلویزیون نگاه نمی کنند و تلویزیون در حکم همان ماهواره می شود.متاسفانه به نظر می رسد هیچ اتاق فکری در جهت تغییر سبک زندگی در تلویزیون تشکیل نشده و  علت های وجود معماری غربی ، قانون شکنی و ... بررسی نشده و برنامه های تلویزیون برای مخاطبین متفاوت تقسیم بندی نشده است .

اعتراف به گناه

آنچه در زیر آمده شبیه سازی تبلیغ شارژ همراه اول در تلویزیون می باشد با این تفاوت که این مباحثه بین آقای کروبی و موسوی است در حالی که کنار یکدیگر نشسته و در حال مشاهده پخش زنده رای اعتماد وزرا از شبکه خبر هستند.

موسوی : می دونم الان عصبانی هستی .

موسوی : می دونم الان می خوای اعتراف کنی به تقلب نبودن در انتخابات سال 88

موسوی : اما نمیشه ، آبرومون میره ؟!!

کروبی : عه !!! آخه همین الانش هم آبرویی نداریم ، هرکی اطرافمون بود اعتراف کرد،تازه وزیر هم شدند.  روحانی هم گفت اردو کشی خیابانی !

موسوی : به جز اعتراف باید بگیم ما طرفدار رهبری هستیم و پیرو قانون و شورای نگهبان؟!!

کروبی : عه !!! دیگه بدتر شد. این رسانه های اون طرف آبی هم بی خود میگن تقلب شده .

کروبی وموسوی هم صدا  : ما هم می خوایم توبه کنیم !!!

---

مجموعه تازه نفسی که مسئولیت های کشور را برعهده گرفته اند ، در راه دشوار مسئولیت ، از سلاح ذکر ، توسل و اعتماد به خدا استفاده کنند. امام خامنه ای .

---

گاهی وقت ها فکر می کنم ، این همه می گویند پیرو رهبری ، پیرو رهبری یعنی چی ؟!! چه معنایی دارد ، یعنی تکنوکراسی ، یعنی مخالفت با اقتصاد مقاومتی ، یعنی طرح تحول آموزش پرورش را قبول نداشتن ، یعنی خودباوری نداشتن ،  آزادی به معنای بی بند و باری!!! نمی دانم فقط می دانم اخیرا یه نظریه اومده ، فقط حرف بزن ، عمل رو یه کاریش می کنیم .وقتی خیلی به ذهنم فشار می آورم یاد جمله استاد شهید می افتم که می فرمود : خطر نفاق همیشه اسلام را تهدید می کرده است ولی همیشه به یک شکل نبوده بلکه هر دوره ای و هرعصری به شکل تازه ای ظاهر گشته است .

قهوه تلخ اما شاید در آینده شیرین باشد!

شب ها پس از افطار طبق معمول چیزی که اولویت اول برخی از هم میهنان میشود چیزی نیست جز سریال های ماه رمضان .بگذریم از اینکه حتی بعضی از مساجد نماز جماعت را نیز یعد از سریال اول می خوانند ،یعنی این سریال ها برای برخی مهم تر از نماز جماعت است .از این جهت باید فکر اساسی برای سریال هایی کرد که این مقدار مهم و جذاب برای بینندگان است و باید به موضوعاتی پرداخته شود که مهم ترین نیاز های جامعه ما می باشد که حالا بماند که ایا این کار انجام می شود یانه ؟

برویم سراغ سریالی که می گوید بگو خب ؟! از نظر نگارنده جا انداختن و گسترش تکه کلام در جامعه مفید است اما اینکه هر سریالی ، هر تکه کلامی ، را بخواهد گسترش دهد و تکه کلام نیز پشتوانه ی دینی و اعتقادی نداشته باشد.اشتباه هست.برای مثال در حال حاضر در برنامه عمو پورنگ تکه کلام ( خطامیکنی ، جفامیکنی) رواج پیدا کرده است ، این تکه کلام مفهوم خوب و اسلامی دارد، اما اینکه یک سری تکه کلام هایی رواج پیدا کند به صرف سرگرمی مخاطب ، اشتباه به نظر می رسد.سریال مادرانه ، اگرچه شاید از نظر نگارنده نام سریال به خوبی نمی تواند این آینده نگری را به مخاطب القا کند که چه اتفاقاتی در آینده سریال پیش خواهد امد. در خانواده نقش مادر ، نقش اصلی است و تربیت کننده فرزندان می باشد.همین مادر نیز در نقش یک زن در قبال همسر خود ، همسر داری می کند،اما در نام سریال مادرانه ، این نقش دیده نشده است .در روزهای اخیر انتقاداتی در این زمینه که سریال مادرانه ، قهوه تلخی است بر سر سفره ی افطاری خانواده های ایرانی  مطرح شده است .اما هر تلخی بد نیست ، نشان دادن تلخی اشکالی ندارد اما آیا این تلخی واقعی است یا خیر ؟ یا اینکه چند درصد از خانواده ها با این تلخی روبرو می شوند باید ستجیده شود .از نظر موضوعی سریال مادرانه ، اولین بار است که به طور جدی در صداوسیما ، چنین موضوعی مطرح شده است ،اگرچه شاید ضعف می باشد اما اینکه حالا ظهور کرده جای تشویق دارد. در موردمحتوای سریال مادرانه نقدهایی وارد می باشد.برای مثال در اکثر سریال های ایرانی عادت کرده ایم که همه چیز خوب تمام  شود ، اما ایا براستی ما اگر در دنیا اشتباهاتی داشته باشیم تاوان همه ی اشتباهات در همین دنیا خواهیم دید؟!! کلمه تاوان ، که اکثرا توسط اردلان تکرار می شود به مخاطب این حس را القا می کند که تاوان گناهان در همین دنیا خواهد بود.اینکه همه ی بلایا در یک سریال  بر سر یک نفر فرود می آید و کسی که مذهبی یا دیندار است بلایی به سرش نمی آید آیا واقعا در دنیای واقعی نیز این چنین خواهد بود؟!! متاسفانه در خانه اردلان ، پیرزنی است مذهبی  و در طرف دیگر در خانه حاج آقا ثانی پیرمردی مذهبی هست و قران می خواند این رویداد که فقط پیرزن ها و پیرمردها نماز می خوانند همیشه در سریالهای ایرانی تکرار می شود و اشتباه می باشد .حتی یک بار نشد مریم نماز و قرآن بخواند.

---

عید فطر برهمه خوانندگان مبارک .

در پاسخ آقای حجاریان : تدلیس را اگر می گویید ، 24 خرداد به طبع نظر شما یعنی همین تدلیس که شما میگید، باید آقای قالیباف رای می آورد؟ چرا رای نیاورد ، آقای حجاریان باید عذرخواهی کنید اینکه بگویید تقلب نشده فایده ندارد.

همنشین : اهمیت دو خط بالا خیلی زیاد نبود که یک پست بهش اختصاص بدم.

خود خودم

همیشه وقتی تنها می شویم ، عادت نداریم خودمان را تحمل کنیم ، اصلا ساده تر بگویم دوست نداریم تنها باشیم ، براستی چرا ؟!! چرا تحمل اینکه با خودمان تنها باشیم و اندکی فکر کنیم که چه کسی هستیم و به کجا خواهیم رفت و اصلا برای چه امده ایم را نداریم ؟

زحمت فکر کردن را ازتان می گیرم ، چون ، چون دوباره می گویم چون از خودمان خسته شدیم و طاقت همنشینی با خودمان را هم نداریم ، آنقدر خودمان را فراموش کردیم که دیگر تحملش را نداریم، اگرچه اگر تنها شدیم و اندکی فکر کردیم ، متوجه خواهیم شد چه بلایی بر سر خودمان آوردیم ، همین کلمه سه حرفی نفس ، را از یادمان برده اند ، اما چه کردیم که از یادمان برده اند ، من نمی گویم او برایت می گوید

ولاتکونو کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم .

یعنی یادمان برده اندخودمان را ، عظمت مان را . گاهی اوقات « به بل هم اضل » اصلا فکر نمی کنیم ، حتی گاهی که،  کسی به ما می گوید حیوان  نیز ، متوجه نمی شویم ، فقط سریعا بخاطر توهینی که به ما کرده اند پرخاش می کنیم ، غافل از اینکه شاید بدتر از همان حیوان هم باشیم .

شاید دوستانی که می خوانند به خودشان بگویند ، اه ، دوباره از اخلاق و معنویت، این مطالب خشک و مقدس چی هست که هی از آن دم می زنید

نمی دانم چرا عادت کرده ایم ، شاید به ما تلقین کردند ، شاید فکر و اندیشه مان را گرفته اند که این چنین به این عقاید ، نسبت خشک ومقدس و حتی تاریخ گذشته  می دهیم !!!

چرا یک لحظه فکر نمی کنیم شایدبه احتمال  1 درصد آنچه 124 هزار پیغمبر گفتند اساس هستی باشدو اگر برخلاف این نظم حرکت کنیم ، قطعا و قطعا موفق نمی شویم و یا در آینده مشکلاتی به سبب اعمالمان گریبانگیرمان خواهد شد .

بگذارید مثالی ساده بیاورم این تمدن به ظاهر بزرگ غربی که ما فقط از بیرون آن را تماشا کردیم و به به و چه چه کردیم به نظرتان چه مشکلاتی دارد ، و این مشکلات از کجا ناشی شده ؟  اصلا یک سوال اساسی تر چرا رشوه ای که در اسلام حرام است در غرب نیز آن را یک فساد می بینند ؟چرا به ان به مانند حجاب ایراد وارد نمی کنند ، جوابش ساده است چون به زیان های آن پی برده اند در مورد حجاب نیز به زیان هایش پی برده اند اما در سراشیبی قرار گرفته ند که دیگر امکان ترمز کردن ندارند . حکایت ما نیز همین است ، ما اغلب تا ضرر وزیان چیزی را نفهمیم به آن بی توجه هستیم ، در مسئله اسلام واجکام ان نیز همین است .اگر نفهمیم نماز صبح چه فایده ای دارد آن را نمی خوانیم ، اما چه سود که فقط 70 یا 80 سالی در این جهان بیشترنیستیم که بخواهیم همه چیز را تجربه کنیم ، پس چه بهتر وراحت تر اینکه به سازنده جهان ، به آن که سود و ضرر جهان را میداند تکیه کنیم ، نه هر کسی که با عقل ناقص خویش یک نظریه ای داد ، از کجا معلوم فردا غلط و اشتباه از آب دربیاید ، این همان حکم عقلی است .

---

البته در مسئله حجاب  بهره برداری از شخصیت زن به عنوان کالا نیزمطرح هست ، و التذاذ مردان از زنان نیز مطرح است چنانکه وقتی کارخانه سیگار فروشی در امریکا می خواهد سیگارش به فروش برود ، این نظریه را می دهد ، مرد با زن برابر است چرا یک زن سیگار نکشد.

می دونم خیلی این طرف و اون طرف پریدم ،شرمنده ام .مهم این بود که چرایی پاراگراف اول ، ممکن است نوع نگاه به دین واحکام آن باشد که در پاراگراف آخر بحث شده .