دوست یا دشمن

به نظر بنده اکثر فتنه ها که اتفاق می افتد در اثر این است که دوست یا دشمن را اشتباهی تشخیص می دهند.

البته دشمن نیز سعی خود را دارد که، افرادی را در فتنه انتخاب کند که باعث ایجاد فضای غبار آلود گردندبرای مثال در تاریخ در فتنه جمل چه کسانی در فتنه نقش بازی می کردند زبیر سیف الاسلام ،عابشه همسر پیامبر،طلحه الخیر

البته بیشتر این افراد سابقه خوبی دارند در فتنه ۸۸ نیز همین موضوع واضح هست فردی برای فتنه انتخاب می شود که سابقه خوبی دارد برای مردم نقش دوست را ایفا می کند ،میر حسین موسوی نزد مردم به عنوان نخست وزیر امام شناخته میشود همین باعث می شود که قطب نمای مردم را به سمت آهنربایی جذب کنند .

حال برای اینکه در فتن اشتباه صورت نگیرد باید چند ملاک را در نظر گرفت :

۱-اینکه دشمن اصلی چه مقدار با او فاصله دارد این معیار را امام خمینی همچنین امام خامنه ای نیز تاکید دارند در روز عاشورا ۸۸ آیا ریگی که وایسته به آمریکا بود از موسوی حمایت کرد یا خیر؟چه کسانی برای موسوی در انتخابات کف زدند؟انحرافات از اینجا مشخص می شود .

۲-با ولایت چه مقدار فاصله دارد؟ اگر امام خامنه ای در روز ۲۹ خردادمی فرماید  اردو کشی خیابانی معنا ندارد پس چرا آقایان ۳۰ خرداد اعتراضات خود را بیشتر می کنند؟!! از همین جا به بعد عده ای از صف معترضان بیرون آمدند و دشمن شناسی خود را به خوبی انجام دادند.

۳-رفتار وگفتار او با اءمه چه مقدار فاصله دارد ؟در روز ۹ دی آقای موسوی همانند عمر سعد که در روز عاشورا لشکریان خود را لشکریان خدا نامید او نیز کسانی را که به عزاداری امام حسین هتک حرمت کردند اشکریان خدا نامید اینجا بود که مردم دیگر متوجه شده بودند که اینها برای چه به میدان آمدند و چه میخواهند به همین دلیل در صحنه حضور پیدا کردند