همنشین دل

ای همنشین من در این دنیا،تو تمام غم های مرا بخاطر بسپار وهمیشه در اندیشه ات نگهدار و به تاریخ بگو که عده ای همیشه بدنبال حقندونخواهند گذاشت که مستکبران بر مسثضعفان وپابرهنگان حکومت کنند.

سینمای تابوشکن(1)

شنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۳، ۰۹:۴۴ ق.ظ

شبی با اهل خانه تصمیم گرفتیم که برای داشتن تفریحی سالم به سینما برویم؛ اولین سؤالی که در ذهن اعضای خانواده نمود پیدا کرد انتخاب فیلمی بود که مورد توافق همه باشد؛ هر یک از اعضای خانواده با توجه به گرایشات، احساسات و موقعیت سنی شان فیلمی را پیشنهاد کردند تا اینکه نوبت به من رسید؛ با توجه به اینکه من چندین بار به همراه دوستان و آشنایان به سینما رفته بودم و از وضع نابسامان و آشفته ی فیلمهای سینما آگاه بودم، از دادن پیشنهاد به خانواده سرباز زدم که این اقدام من، باعث انتقاد اهالی خانه بخصوص دلخوری شدید از طرف برادر و خواهرم شد؛ تا آنجا که مجبور شدم برای آرامش خاطر آنها فیلمی را انتخاب کنم؛ اما از آنجا که از مشکلات عدیده ی هر یک از فیلم ها مطلع بودم باز جرأت این را نداشتم که دست روی فیلمی بگذارم و آن را به خانواده پیشنهاد دهم. نهایتاً با وجود همه ی این اختلاف نظرات، به ناچار فیلمی را که نسبت به بقیه آبرومندانه تر و مناسبتر برای محیط خانواده بود، پیشنهاد کردم؛ پیشنهادی که خیلی به آن هم خوش بین نبودم.

پس از توافق جمع، راهی سینما شدیم. در مسیر راه همه ی نگرانیم این بود که نکند در حین تماشای فیلم صحنه ای را ببینیم که باعث شرمندگی و خجالت اعضای خانواده گردد؛ ازقضا اتفاق ناخوشایندی که دور از انتظار هم نبود رخ داد. سکانسی که با آمدنش به ناگاه فضای شادی و خنده های دلنشین برادرم و نگاه های پرمهر مادرم را قطع و کم کم جو سرد و بی روحی را بین مان حاکم کرد. سکانسی که منجر به هو کشیدن دختران و پسران حاضر در سالن شد؛ دختران و پسرانی که با نشستن در کنار هم، یادآور صحنه های تکراری خیابان ها و پارک های شهرمان شده بودند. صحنه هایی که در کنار سکانس فیلم، آرامش حاکم بر خانواده ها را لااقل تا قبل از آن برهم زد و جو آزاردهنده ای را بین خانواده ها بخصوص خانواده ی ما تداعی کرد. این جو به قدری سنگین بود که اگر کسی خانواده ی ما را در آن لحظه می دید گمان می بُرد که ما هفت پشت غریبه ایم...!

پدرم با نگاه کردن به فرزندانش - که سالیان سال برای تربیت شان زحمت کشیده بود - ، دنبال بهانه ای می گشت که خانواده را مجاب به بیرون آمدن و رهایی از آن محیط کذایی کند، مادرم خود را سرگرم موبایلش و مرور کردن عکس هایی که خود گرفته بود کرده بود - عکس هایی که حتی ترتیب آمدنشان را نیز از بَر بود - ، برادر پاک و معصومم خود را به خواب به ظاهر عمیقی زده بود تا ما متوجه زیرچشمی نگاه کردن هایش نشویم... ، خلاصه همه خود را به هرکاری مشغول کرده بودند تا متوجه اتفاقات و صحنه هایی که در فیلم و سالن می افتد نشوند؛ من هم با دیدن این اوصاف لحظه شماری می کردم تا فیلم به پایان برسد؛ تا اینکه صبر پدرم لبریز شد و همگی چون سربازی فرمانبردار پشت سر پدر از سالن خارج شدیم.

شاید آن موقع همگی در دلمان عهد کردیم که تا زمانی که سینماگران قصد تابو شکستن و اهانت به فرهنگــــــــ مان را دارند حتی الامکان به سینما نرویم و یا اگر هوس رفتن به سینما کردیم تن ها برویم که البته لذّت با خانواده رفتن چیز دیگری است.

در مسیر برگشت به خانه هم نه نظری راجع به فیلم شنیدیم نه تحلیلی و نه صدایی، صُمٌ بُکمٌ...




ادامه دارد . . .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۱/۱۶
حامد برزگر

نظرات  (۵)

طبقه حساس ...
درسته؟؟؟
خوب قبل از گرفتن بیلیط هر فیلم از کسانی که از سینما میان بیرون و از نظر ظاهری آدمهای درست درمونی هستند بپرس فیلم بود .
بالاخره بعد از 5 نفر می فهمی فیلم ارزش دیدن داره یا نه

پاسخ:
پاسخ:
سلام آقامرتضی
فیلمی که گفتی رو ندیدم...
اما انتظاری که از سینمای جمهوری اسلامی میره این نیست.
سلام
اینقدر تو هم، تو هم ننویس

پاسخ:
پاسخ:
سلام آقامصطفی
چشم.
سلام
متاسفانه در فضای سینما و ادبیات داستانی (که سینما خود مولود ادبیات داستانی است) مد شده است که حتما و حداقل یک صحنه جنسی در طول داستان گنجانده شود. تاسف بیشتر این است که این مساله مبتلا به نویسندگان متعهد و ارزشی هم هست. یعنی شما کمتر داستان و فیلمی پیدا می کنید که خالی از صحنه ها و سکانس های جنسی باشد!
حتی اگر نویسنده یا کارگردان (به اصطلاح) ارزشی تولید کننده آن باشد.
سال های سال است که نمی شود با خانواده (مخصوصاً با فرزندان) به سینما رفت.
من و تو هم بی تقصیر نیستیم ...
اگر کمتر بخوابیم ...

پاسخ:
پاسخ:
سلام آقااحسان
ممنون از حضورتون...
سلام
البته من فکر میکنم کمی در ارائه مطلب سیاهنمایی و اغراق شده!اگر اهل سینما و پیگیر فیلم های اکران شده باشید و دقت کرده باشید متوجه میشوید که طبع و سلیقه بیشتر مردم عام به سمت سینمای معنا گرایانه و پرمحتوا رفته.مردم ما هوشمند هستند.
در کنار نکاتی که بیان کردید و برخی اش هم واقعیت های سینمای ماست نباید هم بی انصافی کرد و از فیلم های خوب و ارزشی و متعهدانه سالهای اخیر چشم پوشی کرد.البته زمان سینما رفتن و انتخاب فیلم خوب و تبلیغ آن در بین فامیل و دوستان و خانواده خود یکی از وظایف ماست تا به فیلم خوب بها داده شود و دیده شود.پس اطلاع نداشتن و سکوت در موقع نظرخواهی و ارائه بیان آن خود کمی بی انصافانه است.
سینما و رسانه از قطب های اصلی اشاعه فرهنگ ماست.نقد کردن و قلم زدن خود بسیار موثر است.

پاسخ:
پاسخ:
سلام آقایاسین، ممنون بابت پیشنهادتون... چشم!
مسلماً از فیلمهای ارزشی ای که اکران میشه غافل نیستیم و به دیگران هم پیشنهاد دیدنشو میدیم... که انشاالله در مطلب بعدی به این موضوع پرداخته میشه.
اما امان از روزی که فیلمساز چاره ای نداشته باشه جز آوردن سکانس های جنسی تو فیلمش؛ اون وقت چاره ای نداریم جز اینکه بشیم صمٌ بکم...
درسته، سینما یکی از ابزارهای فرهنگیست و ابزاریست توانا برای تغییر فرهنگ؛ نگرانی ما هم از اینه که نکنه بلایی که سر مردم اون اور آب اومدو باعث تغییر ذائقه شون شد، سر ملت ما هم بیاد و ...
سلام حامد جان ممنون از خودت و فدایی ولایت
یه مطلبی با عنوان" من قاتل شهیدخلیلی را از کودکی می شناسم"نوشته شده که میتونی از قسمت یادداشت های سایت رجانیوز بخونی.برای من جالب بود
یازهرا

پاسخ:
پاسخ:
سلام آقارضا
ممنون که مطالب نویسنده جدید رو هم میخونی...
بابت مطلبت هم ممنون!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی